لوگو تراپی یا معنا درمانی چیست؟

لوگو تراپی یا معنادرمانی یک روش درمانی است که بر یافتن معنا در زندگی تاکید دارد. بنیان‎گذار این رویکرد درمانی ویکتور فرانکل است که عقیده دارد باید در زندگی هر کس یک معنا و هدفی وجود داشته باشد و انگیزه انسان برای ادامه زندگی برابر است با یافتن این معنا و هدف در زندگی. او باور دارد که حتی در سخت‎ترین شرایط نیز زندگی می‎تواند معنایی داشته باشد. لوگو تراپی در واقع معنا و هدف زندگی هر فرد بررسی می‎کند.

نقطه شروع لوگوتراپی– معنا درمانی کجاست؟

فرض کنید مدت‌زمان زیادی است که در اردوگاه کار اجباری هستید و تمام اعضای خانواده‎تان را در همین اردوگاه از دست داده‎اید. از گرسنگی و سرما رنج می‎برید و هرروزه ارزش انسانی شما زیر سوال می‎رود. چه حسی به شما دست می‎دهد؟ آیا فکر می‎کنید می‎توانید در این شرایط سخت و طاقت‎فرسا ادامه دهید؟ شاید با خود بگویید هیچ‎کس نمی‎تواند در این شرایط ادامه دهد و یا اگر هم بتواند حتما دیوانه خواهد شد. اما باید بگوییم که انسان‎هایی مثل ویکتور فرانکل بوده‎اند که توانستند از این شرایط جان سالم به در برند. حتما می‎پرسید چگونه ممکن است. اینجاست که بحث یافتن معنا در زندگی و لوگو تراپی به میان می‎آید.

فرانکل در دوران زندگی‎اش در اردوگاه کار اجباری دریافت که فردی که در زندگی‎اش معنایی نیابد و هدفی نداشته باشد نمی‎تواند به زندگی‌کردن ادامه دهد. اما مشکلی که وجود دارد این است که معنای زندگی برای هرکسی متفاوت است و نمی‎توان یک فرمول کلی برای همه تجویز کرد. هر موقعیتی نیاز به پاسخ مختص خود دارد. برای مثال در آن اردوگاه افراد به معنای واقعی کلمه رنج می‎کشیدند و در آن شرایط نادیده‌گرفتن رنج‏‎ها کمکی به کاهش آن‎ها نمی‎کرد. فرانکل در بخشی از کتابش دو نفر از افراد آن اردوگاه را مثال می‎زند که قصد خودکشی داشته و علت هر دو این بود که دیگر انتظاری از زندگی نداشتند. اینجاست که معنادرمانی وارد عمل می‎شود. باید به هر دو آن‎ها فهمانده می‎شد که هنوز زندگی برای آن‎ها چیزی در آستین داشت که باید به‌خاطر آن هم که شده ادامه می‎دادند. فرانکل دریافت که یکی از آن دو مرد پدری بود که فرزندش در انتظار او بود و فرد دوم دانشمندی با چند کتاب بود که باید آن‎ها را به پایان می‎رساند. فردی که چرایی هستی خود را می‎داند، می‎تواند هر چگونه‎ای را تاب بیاورد.

فرانکل معتقد بود اگر ما اتفاقات را بدون هیچ معنایی بپذیریم، خیلی زود به فردی افسرده تبدیل خواهیم شد اما اگر بتوانیم برای درد و رنج‎های خود یک معنی پیدا کنیم، دیگر بابت این رنج صدمه‎ای نمی‎بینیم و بات پذیرش آن افسرده نخواهیم شد. بدون شک همه ما در زندگی گرفتار شرایط سخت زیادی می‎شویم و این انتخاب خودمان است که در برابر آن بجنگیم یا تسلیم شویم.

چرا خودکشی نمی‎کنید؟!

این سوالی بود که دکتر فرانکل از آن دسته از بیمارانش که از دردهای خود رنج می‎بردند می‎پرسید. به طور قطع هرکسی پاسخی متفاوت و مختص به خودش را داشت اما فرانکل از آن پاسخ‎ها به این نتیجه رسید که در زندگی هرکس چیزی وجود دارد. در زندگی یک نفر عشق به فرزند و در زندگی دیگری استعدادی که نمی‎خواهد آن را حرام کند. در واقع حقیقت وجودی انسان بر اساس مسئولیت او تفسیر و تعبیر می‎شود. همچنین از نگاه معنادرمانی، اگر رنج جزئی جدا نشدنی از زندگی است، پس حتما باید معنایی داشته باشد و هرکسی که بتواند به رنج خود معنایی دهد، دیگر آن رنج برایش آزاردهنده نخواهد بود.

چگونه می‎توانیم معنای زندگی را بیابیم؟

فرانکل سه راه را به ما معرفی می‎کند:

  • ایجاد یا انجام‌دادن یک کار
  • تجربه‌کردن چیزی یا برخورد با کسی
  • پذیرش این‎که رنج اجتناب‎ناپذیر است و شاید بتوان همه چیز را از انسان گرفت ولی آزادی او را نه

6 فرض اصلی معنادرمانی

  1. جسم، ذهن، روح: این فرض می‏گوید ما انسان‌ها از سه بخش جسم، ذهن و روح تشکیل شده‎ایم. فرانکل معتقد است که ما جسم و ذهن داریم اما ماهیت اصلی ما، روح ما است.
  2. زندگی در هر شرایطی معنا دارد: از نظر فرانکل هر اتفاقی که در زندگی ما می‎افتد حتما دلیل و معنایی دارد. او می‎گوید حتی اگر شما در بدترین موقعیت زندگی خود هستید حتما دلیلی پشت آن است و نتیجه‎ای از آن به دست می‎آید. به عقیده او فرق بین فردی که از این موقعیت با موفقیت عبور کرده و کسی که شکست خورده است این است که فرد موفق معنای آن موقعیت سخت را پیدا کرده است.
  3. انسان اراده پیداکردن معنی را دارد: معنادرمانی بر این نکته تاکید می‎کند که انسان اراده پیداکردن معنی برای هر لحظه از زندگی خود را دارد. به بیانی دیگر انسان می‎تواند برای هر موقعیت و شرایطی معنایی بیابد و آن را انگیزه ادامه زندگی خود قرار دهد. این اراده یک اراده ذهنی بوده که به ما کمک می‎کند درد و رنج را تحمل کنیم.
  4. آزادی برای پیداکردن معنی: فرانکل معتقد بود معنی واقعی آزادی این است که هر فردی بدون محدودیت می‎تواند معنای زندگی خود را پیدا و آن را انتخاب کند. ذهن ما را هیچ‎کس جز خود ما نمی‎تواند آزاد یا زندانی کند.
  5. معنای لحظات: معنای زندگی صرفا به یافتن یک معنا یا هدف کلی محدود نمی‎شود. بلکه ما برای تصمیم‎های کوچک روزانه نیز به معنا احتیاج داریم. حتی کوچک‎ترین تصمیمات نیز ممکن است در زندگی ما تغییرات بزرگی ایجاد کند. به همین دلیل همه ما باید سعی کنیم معناهای کوچک و جزئی زندگی را بشناسیم و آن‎ها را پیدا کنیم.
  6. منحصربه‌فرد بودن همه افراد: آخرین اصل از اصول لوگو تراپی به این موضوع می‎پردازد که هرکدام از ما یک شخصیت منحصربه‌فرد داریم و تفکراتمان مختص به خودمان است. در واقع هر کس باید خودش به دنبال معنی واقعی زندگی خود بگردد و نباید از معنی کس دیگری استفاده کند.

تکنیک‎های لوگوتراپی– معنا درمانی

تغییر نگرش

در این تکنیک افکار بیمار به چالش کشیده می‎شود و سعی روان‌درمانگر بر این است که افکار منفی او به افکار مثبت و کارآمد تغییر یابد.

قصد متناقض

در این روش درمانگر از مراجع خود می‎خواهد که دقیقا کاری که از آن می‎ترسد را انجام دهد. هدف این تکنیک این است که فرد یاد بگیرد از نشانه‎های رنج‎آور فرار نکرده و آن را بپذیرد.

اندیشه‎زدایی

‎اگر درمانگر از درمان‌جوی خود بخواهد به چیزی غیر از مشکلاتش فکر کند و به جنبه‎های مثبت زندگی‎اش نیز نگاهی بیندازد، تکنیک اندیشه‎زدایی را به کار برده است. هدف این است که ابتدا فرد از مشکلاتش فاصله گیرد، سپس روحیه او برای غلبه بر آن‎ها تقویت شود و بعد به سمت فعالیت‎های مثبت سوق داده شود.

لوگودراما

این تکنیک یک تکنیک گروه‌درمانی است که از افراد می‎خواهند به یک موقعیتِ خوب فکر کرده و سپس احساسی که موقع تصور آن به آن‎ها دست داده است را توصیف کنند. سپس از فرد خواسته می‎شود با همین احساس و در همین وضعیت در مورد راهکار مشکلش فکر کند. در این هنگام افراد حاضر در گروه می‎توانند به یکدیگر کمک کنند.

گفت‏‎وگوی سقراطی

این روش اصلی‎ترین راهکار لوگو تراپی است. درمانگر در این تکنیک افکار بیمار را به چالش می‎کشد و بعد با کمک خود او به دنبال یک معنی در زندگی وی می‎گردند. باید توجه کرد که این معنی با نوعی تجزیه‌وتحلیل به دست می‎آید و روان‌شناس باید به‌دقت به حرف‎های مراجع خود گوش بسپارد.

از معنادرمانی یا لوگو تراپی در درمان کدام اختلالات روانی می‎توان بهره برد؟

  • اضطراب
  • افسردگی
  • اختلال وسواسی – اجباری
  • اختلال استرس پس از سانحه

کاربرد لوگوتراپی– معنا درمانی در زندگی روزمره

  • چیزی بسازید!
  • روابط خود را گسترش داده و با دیگران وقت بیش‎تری بگذرانید.
  • بعد از عبور از یک ماجرا و اتفاق بد، تلاش کنید هدف و معنایی در آن بیابید.
  • خیلی مهم است که شما درک کنید زندگی عادلانه نیست و نخواهد بود اما همیشه معنایی دارد، حتی در کوچک‎ترین چیزها و یا در بدترین شرایط.
  • فراموش نکنید هیچ‎کس جز خودتان نمی‎تواند معنای زندگی را به شما هدیه یا آن را از شما بگیرد.

برخی از نقاط قوت و ضعف لوگوتراپی– معنا درمانی

نقاط مثبت

  • این رویکرد درمانی مسئول زندگی شخص را کسی جز خود آن فرد نمی‎داند.
  • صراحت و سادگی
  • رویکردی است خوش‎بینانه و سازنده از وجود آدمی
  • روشی موثر برای واژگون کردن تجربه افراد از افسردگی

نقاط منفی

  • به عقیده برخی‎ها این رویکرد بیش‎ازحد سلطه جویانه است.
  • استوار بودن بیش‎ازحد بر زندگی شخصی فرانکل
  • با وجود پشتوانه پژوهشی قابل قبول، برخی از مفاهیم آن چند تعریف داشته، تعریف برخی دیگر مبهم بوده و برخی از آن‎ها غیر قابل تعریف هستند و باعث شده است این رویکرد درمانی با محدودیت‎های پژوهشی رو به رو شود.

سخن نهایی

در لوگرتراپی، تعارض‎ بین غرایز انسان علت مشکلات روانی در نظر گرفته نمی‎شود بلکه به ادعای این رویکرد درمانی، این مشکلات ناشی از برخورد و تعارض ارزش‎ها است. معنادرمانی به‎جای این که ریشه مشکلات فرد را در ناهشیار وی جستجو کند، با مسائل روانی وی برخورد می‎کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *